وبلاگ من!
با لبخند وارد شوید حتی زورکی:دی
سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, :: 8:49 ::  نويسنده : Man

 

بچه که بودیم، روی لواشکو کامل می لیسیدیم تا اگه کسی بهمون گفت به منم بده بهش بگیم دهنیه ما همچین نسلی هستیم ! :))))

............................................................

والا ما بچه بودی ماون خانوم مجریه که خیلی مهربون بود (خانم رضایی) میگفت:شما ،....ما هم میگفتیم " ما ؟ ......میگفت آره شما دوست عزیزم پاشو برو یه کم عقب تر بشین ما هم که از ترس این که کارتون پخش نکنه پا میشدشم میرفتیم عقب تر میشستیم 
ی همچین اسگولای دوست داشتنیی بودیم ما

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - 

توي تاکسي اگه کنارت يه دختر نشسته وقتي که خواستين پياده بشين بهش بگين مگه نمياي ؟
اون هاج و واج شما رو نگاه مي کنه، بهش فرصت ندين و بگين : چه زود جا زدي؟
بعدش در تاکسي رو ببندين و برين. و مابقي ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسي واگذار کنين 

- - - - - - - - - - - - -- - - - - - -  - -

یه زمان از امتحانات که بر میگشتیم ، مامانمون میپرسید : چند میشیی ؟؟؟

با صدای بلند داد می زدیم 20 !

یادش گرامی باد !

1 دقیقه سکوت لطفا !!!

...................................................................

یه روز امتحان رانندگی داشتم یه سرهنگ خیلی خشک باهام بعد کلی این ور و اون ور بهم گفت: ماشینو نگه دار برو عقب منم ماشینو نگه داشتم در ماشینو وا کردم رفتم صندلی عقب نشستم..... 
سرهنگ....:
ماشین
خودم...:

شوماخر:

........................................................

 داشتم تو خيابون با آرامش راه ميرفتم،

يهو يادم اومد اعصاب ندارم
شروع کردم به دويدن 

--------------------------------------------------------------

البته ما مینوشتیم این خر به فروش می رسد

 

===============================================

خوب دیگه خسته شدم

دیشب ساعت 8 خوابیدم امروز ساعتِ 6 بیدار شدم

از دو ساعت پیش میخواستم درس بخونم ولی دوساعته که لپ تاپو گذاشتم تو کتابم

جال ابنه که دلم نمیاد پوزیشنمو تغییر بدم

خوب دیگه بااااااااااااااااااااای

 

 

 

دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 18:40 ::  نويسنده : Man

 دلم تنگولیده!

دلم برای عید نوروز که هشت نفری میریختیم تو ماشینمونو آهنگای عباس قادری اینا میزاشتیم و مسخره بازی در  میوردیم و میرقصیدیم

یادمه یه بار 2 ساعتِ تمام داشتیم [url=http://s3.picofile.com/file/7475773866/1310297091.mp3.html]lاین آهنگو[/url] گوش میدادیم

چ روازی خوبی بود با بروبچ!

 

 

خوب بریم سراغ امروز

دیشب که ساعت 3ِِِ ِ صبح خوابیدم تا 6

تو این سه ساعتم هی از خواب میپریدمخیلی بد بود

بعدشم طبق برنامه با خوانواده رفتیم آبشار و

طبق یک عمل ِ انتحاری من وداداشم رفتیم اون بالای ِ بالا(همونجایی که آب میاد)

همچین رسیدیم اون بالا، داداشم میگه دوتا عکسِ ِ پروفایلی بگیر بزارم تو FB

یعنی پیشرفت ِ تکنولوژی تو حلقم

بعد از یه مدتی اونجا بودن اومدیم پایین

عمدا" هم از تو آبا رد شدم

آبِشَم خیلی سرد بود

بازم که اومده بودیم پایین من رفتم زیرِ آب

خلاصه عینِ موشِ آب کشیده شدم

بعدش از آبشار اومدیم بیرونو بخور بخور و اینا:-"

حالا هی باد میومد و هی من میلرزیدم

من تو زمستون اصلا نمیلرزم ولی امروز دندونام اَصَن میخوردن به هم!

حالا هم که اومدم خونه از خواب دارم میپُکم

ولی من نباید بخوابم، نباید بخوابم چون میخوام دیگه ساعت خوابمو تنظیم کنم

 

یه نکته هم دیروز دریافتم که: با آدمِ بی جنبه اصن نباید کل کل کرد حتی اصن نباید باهاش حرف زد

یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 5:35 ::  نويسنده : Man

 این 4مین پستیه که دارم میزارم ولی هنوز نظرای 3 تا پست قبلی وا نمیشن

:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|::|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:|:||:|::||:|:|::|:|:|:|:|:|:|:||:

یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 5:30 ::  نويسنده : Man

آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا این لوکس بلاگ اینطوریه

نظرا وا نمیشن

مــــــــــــــــــــیِـــــــــــــــــــــــــــــــــــــزنــــــــمِشــــــــــــــــــــــــــ

الان دقیقا من به این حالتم

از اینجا متنفرم

 

یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 5:25 ::  نويسنده : Man

 این نظرا چه مرگشونه؟!

یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 4:46 ::  نويسنده : Man

این مطلب هیچگونه اثری ندارد به جز فعال شدن نظراتِ آپِ قبلی

.

.

..

.

.

میبینیم که تحریما کم کم داره تاثیرِ خودشو میزاره

یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 4:44 ::  نويسنده : Man

 درود بر شما

حال احوالات خوبن؟!

چ خَبَر مَبَرا؟!

عیدم که شد

عیدتون مبارک!

روزگارتون به کام!

عـــــــــــــــــــــــــاغا.......

این چه وضیه خوب

فردا یه ایلی دارن میریزن خونمون

یعنی به معنای واقعی ایلَن!

آدم تو پذیرایی هنگ میکنه

روزِ عیدی چه خبرِ خوب...!

دوستان بشینین تو خونتون در کانونِ گرمِ خانواده حالشو ببرین

تازه قوزِ بالا قوز اینه که احتمالا" اینا صبح میخوان بیان

منم که ساعت 9ِ ِ صبح تازه میخوابم

هععععععععععععععی

ولی پس فرداش خیلی حال میده

میخوایم با عهد و عیال بریم آبشار

از دیروز تا حالا درگیرم

با یکی سرِ این بازیای آنلاین کَل کردیم

الان یه وضیه

:D

 

خوب دیگه byeeeeeeeeee:-h

 

 

جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 3:27 ::  نويسنده : Man

 عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا غا (دیدم همه ی مطلبام با این کلمه شروع شدن دوباره گذاشتمش!)

یه چی میگما

این لوکس بلگ خیلی چرتهههههههه

حیف که از بلاگفا بدم میاد یعنی یه طورایی خز شده

وگرنه بندو بساتمو از اینجا جمع میکردم

امروز دیدم یه دختره نوشته بود :" آره دلم برا مدرسه ها تنگ شده هی مسئله حل میکریم و میگفتیم خانوم ما حل کردیم ما زودتر حل کردیم"و اینا....

آقا منو میگی ....

اصن یه دقیقه به خاطرش سکوت کردم

اگه ولم میکردن کَلَمو میکوبوندم تو دیفال...

اولا ما دلمون برا مدرسه تنگ نشده

دوما حالا یه ذره هم تنگ شده باشه برا اون موقع هاست که معلم مسئله میداد میگفت حل کنین اونوقت ما زل میزدیم تو چشاش(به صورت خیلی عادی)و به بچه ها که سر رفتن پا تخته خودکشی میکردن میخندیدم

یا دلم برای کلاس ریاضی تنگ شده که پشت به تخته میشستم

تفاوت را احساس کنید.....

اصن یه وعضی.....

جاتون خالی هر چی شبی خندیدم

سحر با مامانم دعوا شد

همون بحثای همیشگی....

اهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

تمام خوشیم پرید

خوب دیگه گفتم آخرین آپ امروزمم بکنم(البته اگه یه جورایی بخوای حساب کنیم جُمعست)

منم برم یه تلاش بکنم شاید خوابم برد

آخه میدونین فردا روز قدسه

منم که پایبند به آرمان های امامِ راحل و اینا...

تو خواب لاقل دو تا مرگ بر آمریکا ، اسرائیل و به تمام کشور های غیر همسایه بگیم

خدافس

....

پی نوشت:من توی دنیای واقعی خیلی آدم ِ کم حرفیما تمامِ پر حرفیام ماله دنیای مجازیه!به طوری که یکی از نگرانی های مامانم اینه که من تا آخر تابستون حرف زدن یادم بره

جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 2:57 ::  نويسنده : Man

 عاغا دوباره اومدم

مشـــــــــــــــــــکلیه؟!وب خودمه خودم

امشب زده به سرم

میگن آدمو یه چیزی بگیره ولی جو نگیره همینه!

خیلی دلم میخواد این بچه های مردُمو ببینم که
همه ی نمره هاشون 20ِ
تو تابستون یه دور درسای سالِ دیگشونو مرور کردن
از راهنمایی دارن برا کنکور خودشونو آماده میکنن :عصبانی:
تا حالا اینترنت نرفتن 

رو حرف بزرگتراشون حرف نمیارن
نمیدونن فیس* بوک و توی*یتر چیَن
شب ساعت 10 میخوابن و صبح ساعت 8 بیدارن
پاشونو جلو مامان باباشون دراز نمی کنن
اصلن نمیرن تو اتاقشونو در اتاقشونو ببندن
کمک دستِ ماماناشونن 
:|
هرچی گشتم همچین بچه ای پیدا نکردم ولی اگه پیدا کردم نسلشو از رو زمین منقرض می کنم   :|

که دیگه اینقد مامانامون حسرت داشتن اونا رو نداشته باشن

اصن یه وعضیه....................!

 

قابلِ توجه برو بچز:اینو از هیچ جا کپی نکردم

خودم نوشتم

خوب دیگه بای

الان احساس می کنم مَستَم

نکنه تو غذام چیزی ریختن؟!

 

جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 2:26 ::  نويسنده : Man

 د ر راستای حمله آمریکا به ایران یک روزنامه ی اردنی خبر زده که آمریکا چهارشنبه همین هفته به ایران حمله میکنه
اینها هم کامنتهای زیر اون تو یه سایت فارسی :

- ما 4شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
- من چهارشنبه چک دارم !
منم چهارشنبه امتحان دارم موندم چیکار کنم ؟؟برم جنگ نَرَم جنگ...
- پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم...
- حالا من چی بپوشم؟!
- ما شماره ماشين مون فرده، فك نكنم بتونيم تــو ا

ين حماسه آفريني حضور بهم برسونيم!
- میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا
- سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!
- شام هم میدن؟
- ایول ، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی «از جنگ برگشتم خستم ! تازه اگه اسیر نشم و برگردم»!!!
- بگو سر راه نون بگیرن !!
- ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره!!!!!!!!!! 
 
یه همچین ملت باحالی داریم ما.....
 
 
جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, :: 1:44 ::  نويسنده : Man

 علیک سیلوم

برو بچز خوبن خوشن؟!

ایشالله به سلامتی

غرض از مزاحمت این بود حوصلم سر رفته بود(یعنی عاشخ این شکلکم)

حالا چی بگم؟!

از موهام(به قول همشهریانِ گرامی، پُت)

خلاصهههههههههههههههه

رفتم حموم اومدم

دیدم اَی دل غافل نصفشون وا شدن)

گفتم چی کار کنم چی کار نکنم گفتیم به دررررک اصن سگ خور

بازشون میکنیم

البته هنوز اون گوشه 3 تاش هستن محض خوشگلی

+ + + +  + + + + + + + + + + + + + + + + + +

عـــــــــــــــــاغا اصن یه چی دیگه

میدونین؟!

نمیدونین؟!

یعنی واقعن نمیدونین؟!

چرا نیمیدونین؟!

میخوام یه خبر بسیار ناگوار بدم

اگه مرض قلبی داری نخون!

حالا چون اصرار میکنی میگم........

.

.

.

.

.

.

.

.اقا حدود یه ماه دیگه باید بریم مدرسه!

خوندی؟! با سفید نوشتم

حالا که خوندی عمق فاجعه رو درک کن

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

امروز نمیدونم چرا اینجوریم

اصن حالم خوب نی

توی خصوصیات ماه تولدم خوندم که افرادی که توی این ماه متولد میشن اصلن قابل پیش بینی نیستن

یعنی یه روز از دنده ی چپ بلند میشن و توی روز وضعشون افتضاحه یه روزم توپِ توپن

امروز از اون روزای ِ مسخرست

کصااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااففففففففففففففففططططططططططططط

؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ 

دلم برای صدای تیلور تنگ شده بود

الان دارم با آهنگِ جدیدش می ترکونم

بی صبرانه منتظر آلبومشششششششششششششششششششم

؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟

یعنی هیشکی منو دوس نداره؟؟؟؟؟ پس چرا هیشکی نظر نمیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه نظر ندین میگم خفش کنه ها 

اصولا من آدمه سنگ دلی هستم

 

= = = = = = = = = = = = = = = = = =

پایه این تعطیلیا با هم بریم اینجا؟!

 

 

 

 

 

 

خوب دیگههههههههههههه از سر بیکاری برم The Lorax ببینم  

بای:-h

پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 4:44 ::  نويسنده : Man

 

 
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 5:55 ::  نويسنده : Man

 عاغا دوباره سلام!

نمیخواستم بیاما ولی چیکار کنم 

حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلم سررفته

نه حسِ درس هست..!

نه کسی آنه...!(اون جغداییم که هستن سرشون شلوغه مارو تحویل نمیگیرن)

نه حوصله ی کتاب خوندن دارم..!

خوابمم که نمیبره..!

روزگارو میبینی؟!

امشب کلی خوش گذشت!

برا دوستام تولد گرفتم بردمشون بیرون!

بد نبود خوب بود!

موهامم خوبن!الان یه حسِ خوبی نسبت بهشون دارم!

تازه یکی امشب تشویقم کرد که تا دوهفته بذارم اینجوری باشن

ولی میترسم وقتی وازشون کردم  موهام بریزنو من کچل شم!(خدانکنه!)

یه سری عکس دیگه هم میخوام براتون بذارم امیدوارم که خوشتون بیاد

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - 

اووووووووووووخی

یادش بخیر بچه بودم سر این مو کوتاه کردن چقد گریه میکردم

من که اینجوریم

اینم درسته....

خوب دیگه من برم تلاش کنم شاید خوابم برد!

مگه برا آدم اعصاب میزارن؟:|

پ.ن:هنوزم آدمای بیکاری هستن که چشمشون به لیست وبلاگای آپدیت شده باشه .....!

Bb

 

 

 

دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 4:42 ::  نويسنده : Man

 امروز خدا زد پسِ کلمو تصمیم گرفتم برم موهامو ببااااااااااااااااااافم

خلاصه رفتم......

بافت شروع شد

عاقا یعنی داغون شُدم

اونم دهن روزه

خیلی جلو خودمو گرفتم که از درد گریه نکنم

این آرایشگرِ هم.....این موهای نازنینمو میکشیداااا، تازه به حساب خودش یواشم میکشید

خلاصه این مرحله ی بافتنم تموم شد

ما هم کلی ذوق مرگ و اینا

نظرات بقیه بعد از دیدن من:

"خیلی خری!"

"رفتی خودتو چیکار کردی؟! عین این آفریقاییا"

"خیلی بد شدی!"

"مطمئنی حالت خوشه؟"

ولی از اونجایی که خودم خواستمو نظرات دیگران برام مهم نی(من برای خودم زندگی میکنم نه دیگران)

جواب من به همون افراد بالا:

"دوســــــــــــــــــــــــــــــــــت داشتم!عشقم کشیده!موهای خودَمَنمُشکلیــــــــــــــــــــــــه؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا اینا رو وِلِلِش....

پوست سرم میخاره

میسوزه

سَرَمَم درد میکنه یعنی قشنگ این سلولای دردم فعال شدن

نمیتونمم بخوابم از درد و سوزش

عاقا من خوابم میــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد

اصن یه وضیه!

امشب هیش کی آن نشده که لاقل یه چت بکنیم باهاش دِلِمون واشه

 

 

 

 

لعنتــــــــــی...!

من دیگه چیز طنز پیدا نکردم که آپ کنم!حوصلم سر رفته بود گفتم جریانِ امروزمو بزارم

فعلن

سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, :: 18:24 ::  نويسنده : Man

    امروز رفتم گوگل و سرچ کردم "خـــــدا" یه عکس جالب اورد

 

 

 

 

 

.

.

.

.

.

.

.

نظرتون چیه؟؟

دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, :: 6:18 ::  نويسنده : Man

   

اینطور نیس؟

 

 

دقیقا

  

چه حس بدیم هست...!

بدون شرح

درس خوندن فقط در این حالتا معنی میده!

یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, :: 5:13 ::  نويسنده : Man

 سلام علیکم!

تصمیم گرفتم باز به وبم سر بزنم(تصمیم کبرا)

دیگه ترول درست نکردم چون موضوع ندارم!

ولی مهم نی

هر چی عقشم کشید میزارم تو وبم(ماله خودمه خو!)

اون قالب قبلیه تیره بود خیلی ازش خوشم نمیومد نمیدونم چی شد اشتباهی دستم رفت رو این قالبو روش کلیک کردم(بی حواسیه دیگه!)

حالا دیگه میزارم همین باشه!

- - - - - - - - - - - - -- - - - - - - - - -  - - - - - - - - - - -- - -

***من نمیفهمم این دختر پسرایی که توی فیسبوک
ریلیشن شیپ میزنن،
چرا تا دعواشون میشه سریع میان میزنن سینگل!!
والا یه ذره صبوریم خوب چیزیه!
منم با مامانو بابام دعوام میشه ولی هیچوقت نمیام بزنم:
... سرِ راهــــی ..!:)

- - - - - - - - - - - - - - -- - - - - - - - - - - - - - -- - - - - -- - - 


شناگر ایران بین هشت نفر شیشم شده بعد مربی شنای ایران میگه 

فراتر از حد انتظار ما ظاهر شده. 

فکر کنم انتظار داشته یارو غرق شه
؟

- - - - -- - - - - --  - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - 

سلامتی خانم هایی که میخوان پارک دوبل کنن
روسری لیز میخوره ، شال میافته از سرشون
دکمه مانتو باز میشه ، دستشون میخوره به برف پاک کن
اشتباهی میزنن تو دنده چهار به جای دنده عقب
آخرشم ماشین خاموش میشه :)))))))))))))))))))

 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 


مامانم عینکش به چشمشه بعد داره تند تند تو کیفش دنبال عینکش می گرده..
خالم زل زده تو صورتش میگه عینکتو نیاوردی حالا بیا مال منو بزن..!!
 - - - - - - - - - - - -  - -- - - - - - -- -- -  -- - - - - - - - -  -
امروز رفته بودم پشت بوم كه آنتن تلويزيونون رو تنظيم كنم، با موبايلم شماره خونه رو گرفتم به مامانم ميگم: الو، مامان خوبه؟ 
مامانم هم ميگه : مرسي همه خوبن شما خوبين؟ 
خانواده خوبن؟ 
ببخشيد بجا نياوردم. :|
- - - - - - - - - - -- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
خدایــــــــــــــــا !جوانانی را که با پدر مادراشون قهر میکنن به راهی جز خوانندگی هدایت بفرما !

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
هرکیم به ما گفت خوشتیپ برگشتیم دیدیم یا حراست دانشگاس یا گشت ارشاد
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 
شما یادتون نمیاد …
یه روزی وقتی ناهارمون مرغ بود میگفتیم : اه بازم مرغ ؟ مرغ شدیم بسکه مرغ خوردیم …
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ __ 
وقتی مامانم خونه نیست یکی از تفریحات سالمم اینه که میرم در یخچال رو اینقدر باز میزارم تا صدای آلارمش در بیاد بعد میگم : حالا هی زر بزن هیشکی به دادت نمی رسه ... !!! 
میدونین حسش مث کتک زدن بچه لوس مهمون دور از چشم پدر مادرشه ... !!! 
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 
از هواپیما به برج مراقبت:

آیا تو قلبت جا هست فرود بیام یا بازم دورت بگردم؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
[ لوس بازیهای دکتر شریعتی در دوران نامزدی ]
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 
کامنت یه پسر زیر عکس یه دختر در فیسبوک :
پسر : جوووون بخورمت
دختر : گوه نخور عوضی
همه ما در ثانیه اول : ؟؟؟ :-|
همه ما در ثانیه بعدی : :-)))))
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 
یکی از دوستام توی دانشگاه عاشق یه دختره شده بود که کاپشن آبی میپوشید... 

هوا گرم شده بود دختره بعد از عید اون کاپشنو دیگه نپوشید، دوستم گمش کرد ...!!!
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 
تا حالا دقت کردین تا تقویم سال جدید می گیریم اولین چیزی که می بینیم تاریخ تولدمونه که ببینیم چند شنبه میشه!

- تا حالا دقت کردین خارجیا تو آسانسور همه رو به در آسانسور وایمیسن ولی ما ایرانی ها رو به هم!

- تا حالا دقت کردین مامانا بعضی وسایلشون رو یه جاهایی قایم میکنن که اگه 10 تا گروه تجسس هم بیاد نمی تونن پیداش کنن!

- تا حالا دقت کردین وقتی برمی گردیم خونه و می خوایم اون چیزی رو که جا گذاشتیم رو برداریم،
با زانو و با زحمت زیاد می ریم تو خونه که فرش کثیف نشه ولی برگشتنش خسته می شیم با کفش از رو فرش رد می شیم!

- تا حالا دقت کردین وقتی برای امتحان یک کاری انجام میدین خوب درمیاد
اما وقتی که موقع انجام همون کار برای مقصود اصلی می رسه همه چی خراب می شه.

- تا حالا دقت کردین هر چی کنترل تلویزیون از دسترس دورتره، برنامه در حال پخش جذابتره!
- تا حالا دقت کردین بعضی ها هستن که وقتی میشینن تو ماشین حاضرن 45 دقیقه کمربند ایمنی
رو بگیرن تو دستشون، ولی قفلش رو جا نندازن! کلا چه آدمای صبوری، خسته نباشن.

- تا حالا دقت کردین یک ساعت مونده به امتحان به این فکر میفتیم
که اگه فقط یه کم زودتر می خوندیمش 20 میشدیم؛ چه راحت بود!

- تا حالا دقت کردین «موفق باشید» های استاد آخر برگه امتحان،
جواب همون «خسته نباشید» هایی هستش که وسط درس دادنش می گفتیم!
+ + + + + + + + + + + + + + +  + + + + + + + + + + + +  + + + ++ + +  + + + + + + + ++ + + +  ++
 
 
همینا بود ....
بخونینشون جالبن!
منم خوابم میاد
ساعت 6:30 صبحه، مردم دارن میرن سر کار اونوقت ما تازه داریم میریم بخوابیم!جالبه.....