وبلاگ من! با لبخند وارد شوید حتی زورکی:دی پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, :: 23:22 :: نويسنده : Man
بالاخره بعد از تلاش های شبانه من این وبو منتقل کردم بیاین به آدرس جدید: http://yoooohoooo.mihanblog.com/ اونجا میبینمتون;) چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 1:7 :: نويسنده : Man
سلام دوستان الوعده وفااااااااا دیدین ما هم از اینجا رفتنی شدیم؟؟؟؟؟ دارم اسباب کشی میکنم فعلا آوارَم! نمیدونم کجا برم امشبم حسش نی...! فرداااا ممد نبودی ببینی!شهر ---- گشته!خون یاران پر ثمر گشته!!!خانوما آقایون صدای سینه کمه!!بلند تر!صلوااااات
پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 23:27 :: نويسنده : Man
سلااااااااااااااااااام حال احوال؟! خبر مبر؟! خوب مهم نی دیدین کوهپایه نرفتیم خخخخخخخخخخ عوضش اومدیم تهرااااااان خخخخخ:))))) ساعت 5 تصمیم به مسافرت گرفتیم(من و داداش ساعت 9 پرواز و ساعت 11 فرودگاه مهرآباد تو کف سرعت عملمم همین دیگه اومدیم عاغا میگم کاش لپ تاپمونو میوردیما با این کامپیوتراشون مار و دیوونه کردن!با این مسنجرررررررر!والا! خخخخخخخخ(این از ناراحتیه امشبم با بروبچ رفتیم بیرون و خوش گذشت کلی هم خرج روی دست بابام گذاشتم الانم داریم بستنی میخوریم از اون فیل افکناااااااااااااا:د خخخخخخخخخخ «شب بخیر تهران من آشقِ تواَم(عشخ کجا بوده باو!!:-") فرو کن تو تنت هر چی لاشخور دورم» کاری از بهترین گروه ایران:زد بازیییییییییییییییییییییییی(با کمی تخلص:-") همینا دیگه خبرای جدیدم هست ولی اینجا جای گفتنش نی یه چی دیگه هم بگم: من وقتی برگشتم قبل از این که کتابامو جلد کنم(یه کور سویی تهِ دلم روشنه که بابام جلدشون میکنه سریعا" وبمو از اینجا منتقل میکنم میهن بلاگ!والاااااااااااااااااا روانی شدم اینجا خوب دیگه ++این شعر عنوانو هم بلد نبودم!یه چی نوشتم دیگه مارو خوش شما رو به شلامت(همین بود دیگه؟!!:-؟:-":D) بایغزج
چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, :: 1:23 :: نويسنده : Man
اسلام!!(به قول یه بنده خدایی گفته باشم که جواب سلام واجبه پس فردا دم پل صراط خِرِتونُ میچسبن میگن چرا حواب سلام این خانم گل(با خودمم
خخخخخخخخخ این دوشب مهمونی بودیم البته لعنتیا مهمون شام نبودیم بعد شام بود دیشب که رفتیم دیدم یا ابِرفَرز چ خونه ای چ دمو دستگاهی عاغا دلتون آب شه یَک شیرینایی...... اصن قیافشونو میدیدین سرگیجه میگرفتین فقط میدونین بدیش چی بود؟؟؟ این که باید با کلاس رفتار میکردیم برا همین من شیرینی یه دونه بیشتر نخوردم یعد این خونوادهه فقط پسر داشتن یکیشونم که کمکلاسیه داداشم بود رفتن تو اتاقش منم موندم تک و تنهااااااااااا غربتمو عشقه میخوام بیام خواستگاریت نگو نه نگو نمیشه...
امشبم بد نبود ولی همیچین اینا رو تو حلق ما کردن که رسمن پوکیدم فقط منتظر بودم صابخونه ها روشونو بکنن اونور تا منم سرمو بکنم پشت مبلو گلاب به روتون **** بله دیگه خخخخخخخخخخ امروز رفتم جلد کتاب گرفتم باید بشینم کنار پدر عزیزم به زور مجبورش کنم که جلد بگیره 5شنبه هم که باز باید بریم کوهپایه ولی به زورم شده من میخوام برم کارتینگ با برادر
الان هوس کردم برم تو طبیعت یه چند جا هم مد نظر دارم 1.کلوت 2.بهشت گم شده(تو یاسوج)خیلی عشقه 3.آبشار مارگون!(انقزه باحالهههههههه 4.عسلویهههههه همینا دیگههههههههههه یه چیزی: این لوکس بلاگ خیلی اسکله خیلیم شاس میزنه حیف که گفتن فوش نده از باران خانومم عذر میخوام که نصف نظرشون پرید! به جون ننم به جون عمه های عزیز تر از جونم(خخخخ خوب دیگه من برم خدا سعدی و در پایان همه با هم: خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ احساس میکنم منم شاس میزنم
یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 23:34 :: نويسنده : Man
من باز اومدم خودم میدونم خوش اومدم نیازی نیست بگین حوصلم سر رفته بود گفتم بیام 4 تا چیز بزارم بخندیم
قیافه ی من وقتی بچه ها میگن فردا امتحان داریم
اینم آهنگ جدید
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>.. ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺧﻠﻮﺕ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺑﯿﺼﺪﺍ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ
چند روز پیش گوشیم از دستم افتاد تا سه هفته همه میپرسیدن گوشیت که چیزیش نشد ؟سالمه؟خوب کار میکنه؟خش که نیوفتاده روش؟همون روز دختر خالم با دماغ خورد زمین باباش بهش گفت پاشو خدتو جمع کن نمیتونه مثه ادم راه بره میخواد درسم بخونه....
یه دوست دخترم ندارییم که خودشو همش درگیرمون کنه
با بابام تو یه ماشین بودیم،بعد دو نفر خارجی سوار شدن؛
تفاوت مخ زدن در ایران و انگلیس:
خوب دیگه خسته شدم باوووووو فلن با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همون 2 نفری که میان اینا رو میخونن(یکیش که خودَمَم) بازم حالم خوب نی الیته یه جورایی بهترما ولی دلم از همه گرفته از همه ی اونایی که تو نت باهاشون دوست بودم همشون به جز یکیشون الان دیگه من دلمو به کی خوش کنم؟! هیشکی... چون احساس میکنم هیچکدومشون ارزش ندارن به دررررررررررررک برا همین احتمالا تا مدرسه ها تو "سیتی" نرم لعنتییییییی 11 روز دیگه مونده ولی این اف/بی هم چیز باحالیه البته من به صورت خیلی پاک و درست ازش استفاده میکنم این چند روز از نظر موسیقی خیلی باحال بوده جمعه که از گردش اومدیم انقده خوابم میووووومد حدود 2 روز بود نخوابیده بودم برا همین دیگه به وی ام آ نرسیدم ولی ظهرش تلویزیونو که روشن کردم دیدم تکرارشو داره تیلور هم آهنگ جدیدشو به صورت اختصاصی اجرا کرد بسی حال کردم عصرش دیدم ووووووووووی یه آهنگ جدیدم داده به اسم Ronan که برای یه بچه ی 4 ساله که سرطان داشته و مرده خونده آهنگ قشنگیه الانم دارم پشت صحنه ی زاخار نامه رو میبینم مهراد هیدن نسیم یه جای دیگه همدارم کلیپ جدید بی باکو میبینم به بهههههههههه کتابام هنوز جلد نشدن محظ رضای خدا یکی بیاد کمککککککک خب دیگه من برم Bb
الان دلم میخواد فقط کله ی خودمو داداشمو بزنم تو دیوار(که مغزش متلاشی شه) مــــــــــــــــــن کانالmtv arab میخوام شدیدا بهش نیازمندم خیلی شدید ساعت چهار صبح CMAداره اوه شِت!!!!!!! یه هفتست که دارم تلویزیونو زیر و رو میکنم هی تو این سایت تو اون سایت دنبال فرکانس این کانال کوفتی میگردم تو این یه هفته هم فقط اوسکول شدم من اجرای آهنگ جدید تیلورو میخوام تازه مثه همیشه ردیف اولم میشینه ولی برا هیچ چی نامزد نشده نامردااااااا اونوقت این ریحانا ی کوفتی برا 10 چیز نامزد شده شــــِت! یه چیز دیگه هم اینه که: 31 شهریور رضا یزدانی تو برج میلاد کنسرت داره عمق فاجعههههههههههه اونوقت هرچی خوانده ی زاقارت هست میان کرمان کنسرت میزارن ما از یه خواننده خوشمون میادا احتمالا وقتی موهامم رنگ دندونام شد با نوه هام میریم کنسرت تازه از جَوِ کنسرتا خوشم نمیاد مخصوصا تهران یه مشت تازه به دوران رسیده انگار اومدن کنسرت تیلور سوییفت تو نیویورک امشب با دوستام رفتیم شام! مثه همیشه بود...! ولی تَهِش یک کاری کردیم که نمیتونم بگم!ساری همین دیگه الان وعضم خوب نی! من Mtv arab میخوام اگرم بخوام دانلودش کنم یه هفته طول میکشه! اون وقت میان میگن تو وبت با ادب باش و فوش نده آخه من اگه همین دوتا حرفم نزنم که میپکم
یکی به من بگه چیکار کنممممممممممممممممم البته شاید
درود خوب هستین ایشالله؟!صه با هزار جور مصیبت مامانمو فرستادم که عوضش کهنه اعصابم خورد شده 2 دقیقه این کولر *** روشن باشه فِق فِق من تا 4 ساعت هوائه...! امروز صبح که از خواب پاشدم دیدم یا خداااااااا یه چشمم قرمزِ قرمزِ!یعنی رنگ خون بودااااا الانم هست!ولی خوب کمتره امروز رفتم کفش گرفتم تو مغازه یارو یه خُل یازی در اوردم از اون کفشی که من میخواستم هم سبز داشت هم آبی!هی میگفتم آبیه بهتره بعدشم میگفتم نه سبز میخوام خلاصه سبز گرفتیم و اینا.. یه دفه اومدم تو ماشین میگم وااااااااای خلاصه با هزار جور مصیبت مامانمو فرستادم عوضش کنه فردا شب دوباره باید با دوستام بریم هتل پارس شام آخه خانوما حوصلشوم سر رفته میخوان آخر تابستونی حال کنن یه سوال:من دوست خوبی هستم؟! جمعه هم قراره بریم کوهپایه،زنونه اونم با یه سری آدم پر حرف و جیغ جیغو بریم مخ بزنیم که اول بریم کارتینگ پریروز با همین خانوما مهمونی بودیم یعنی عــــــــــــاغــــــــــا از بس اینا حرف زدنننننننننننن سرم به قدری درد میکرد که با استامینوفنم خوب نشد البته مهمونا خوب بودن تمام این سر و صدا ها از مامان و خاله و دختر داییم بودن فکر کنم تنها کاری که بلدن بکنن همین حرف زدنه(اونم با صدای فرا صوت هه هه دیروز رفتم تو فیسبوک میبینم داداشم درخواست دوستی داده حالا ما یه جا از دهنمون در رفت که اکانت داریما!والااااااااا همین دیگه........ مطلب باحالم پیدا نکردم بزارم ============================================= مـوضـوع انشـا:
يه نفر تو محلمون مُرده، واسش حجله زدن و نوشتن جوان ناكام فيلاني ...بعد يكي با خودكار زيره عكسش نوشته : اين ناكام نبود ... من ازش باردارم!!
اگه یه روز تو مشهد مقدس جام جهانی والیبال ساحلی زنان با مایو دو تیکه برگزار شد فک نکن رژیم تغییر کرده؛
کمپوت باز کردیم بخوریم ، به مامانم میگم : مامان فکرکنم مزش عوض شده … تو خونه ی ما هم همینطوریه
این دخترا که از فوتبال و استقلال و پرسپولیس ،رئال مادرید و بارسا حرف میزنن ! ==================================== عاغا خداوکیل یگه بیشتر از این حسِش نبود..! فقط خواهشا یکی بیاد این کتابای مارو جلد کنه هیشکی حاضر به همکاری نی...! اتو نظرا همکاریتونو اعلام کنین فعلن:-h
پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:, :: 1:26 :: نويسنده : Man
حوصله سلام ملام ندارم نکته ی بسیار مهم:اگه بعدا میگین وای چه قدر بی ادبی خاک تو سرت و اینا خوب نخونین!وب خودمه
عاغا اجزه هست یه کاری بوکونم؟؟ . . . . . . نیاز دارم فوش بدم خیلی نیاز دارم
10 بار فوشا رو نوشتم ولی باز پاک کردم تازگیا به کسی فوش ندادم همش مونده رو دلم امروز حواسم نبود میخواستم با یه دونه از اون خیلی بداش از مامانم استقبال کنم ولی خوب خدارو شکر جولوشو گرفتم عااااااااااااااااااااااغااااااااااااااااااااااااا اعصابم گندیده یهنی صُب تا شب تو اتاقمم فقط برا شام و ناهارو کارای ضروریه دیگه میرم بیرون خوب چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(این جملرو با جیغ و فریاد و بغض بخونین چون با همین حالتا نوشتم به مامانم میگم بریم بیرون ======>>ج مامان:فردا صبح فردا:خوب مامان بریم بیرون دیگه!=====>>ج مامان:من دارم با(فلانی!!)میرم بیرون میای باهم بریم؟! =========>>من: فردا بعد از ظهر:مامان من مانتو شلوار مدرسه ندارم! پس فردا:مامان 1 هفتست هی داریم میریم کتاب بگیریما بریم دیگه حوصلم تو خونه سر رفت ======>>ج مامان:فردا صبح من:مامان مسافرت نمیریم پکیدیم اینجا!
اون وقت از آدم توقع دارن از خونه فرار نکنه...معتاد نشه...تمام زندگیش نشن ادد لیست یاهوش
-------------------------------------------------------------------------- امروز باز معدم درد گرفته هنوزم حالت تهوع دارم حالم خوش نی(اینم با فریاد بخونین) --------------------------------------------------------------------------- مدیر "سیتی"داره عوض میشه معلوم نی کدوم****ی میخواد مدیر شه من تیرنازو دوس داشتم با اینکه سالی یه بار آن نمیشد با این که تقریبا به حرفا عمل نمیکرد ولی خوب بود -------------------------------------------------------------------------- چرا من از شعر و متنای ادبی بدم میاد؟! میفهمی؟!بدم میاد خوب وقتی میشه منظورو تویه یه جمله ی ساده بیان کرد چرا همرو به زحمت میندازی؟!(میخوام فوش بدم) ---------------------------------------------------------------------- تو یه سایتی این شعرو نوشته بودم..... "سالها دفتر ما در گرو صهبا بود یکی از دوستای خل و چلمم اومده بوده بود پایینش نوشته بود: "یا صهبا دزد بوده دفترو برداشته یا خیلی خرخون بوده از اینا که هی جزوه و کتا ب دفتر میگیرن
یعنی این تفسیر تو حلقم جا داره!بیچاره عمو حافظ! یه همچین دوستایی من دارم ----------------------------------------------------------------- امسال کلاس دوم ریاضیرو عشقه!! میخوایم بترکونیم! یه مشت بچه ی پایه و باحال! ولی من تصمیم دارم امسال درس بخونم بچه های تجروبی رسمن به فنا میرن با اون بچه های زاقارتشون ______________________________________________ اینم 2 تا آهنگ که درباره ی تابستونه هر دوتاشونو دوس دارم
************* http://s1.picofile.com/file/7485179244/Mohammad_BiBak_Ft_Raadsin_Har_Sal_Tabestoon_128_.mp3.html همه ی متنشو نمینویسم!فقط اونجاهایی که دوست دارم وباز تابستون وباز اینجاییم وباز رو ابرا تاصُب بیداریم(آخ گفتییییییییییی و باز رنگی تر خیابونا میشه *** هر سال تابستون غرق احساسیم دیوونه تر میشیم تا پای هم وایسیم هر سال تابستون درگیر هم میشیم ما به هم بیشتر از هر وقت نزدیک تر میشیم (اینو خداوکیل راست میگه ***** بی باک: میگی من دلیل شادیاتم منم عاشق همین دیوونه بازیاتم صدا قچ قچ یخ زیر دندون مثه دانش آموزا ی تعطیل شاد و خندون( خاطرات بد پاییز کامل انگار از یادم میرن با قدمام تو بام تهران آره باز با من اینجایی مثه ما هیچجا نیس قول بده می مونی اصرارم بی جا نیست چون که تو نباشی تو جدا شی پوچ و دردم اتوبانای قلبمو عین کوچه کردن اما پا به پام آوار بخونی حرف نداره حتی ممکنه تو شهریورم برف بباره ***** آهنگ 2:
http://s3.picofile.com/file/7485190535/zedbazi_nassim_tabeston_kootahe_phhdl_blogfa_com_.mp3.html ******** این آهنگ اصلا به آدما خوب توصیه نمیشه نکته زیاد داره فقطم تیکه ی مهراد هیدن یعنی اولش خوبه
دوباره کنار آب زیر ستاره هاییم . . بقیش دیگه چرته....!! خوب دیگه من برم بخوابم
شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: 1:23 :: نويسنده : Man
الان ناراحتم و اعصابم خورده حوصله ی سلام کردن ندارم
(چرا شکلکای اینجا مسخرن؟!ادم پدرش در میاد تا بخواد 4 تا شکلک بذاره) با هزار شوق و ذوق نشستم بازیه پرسپولیسو دیدم خیلی خوب بازی کردن ولی لامصبا باختن آقا اصن چرا دَمِ خونه ی م پارک نی؟!(آخه اینم محَلَست ما داریم؟) میخوام برم معتاد شم وعضم خَرابه کلاس زبانم که از بس غیبت داشتم فِیل شدم(خوب 4 جلسَش مکه بودم حالا میخوام به خودم بیام پژوهشکده هم که تا همر بَستَست میخوام برم آی سی دی ال و تموم کنم برا ثبت نام مدرسه باید 3 . 4 تاشو رفته باشیم منم پارسال 4 تاشو رفتم!(یادش به خیر پارسال)حالا هم میخوام برم کلاس excel! لاقل یه کار مفید تو تابستون کرده باشم! امسال میخواستم بشینم برا المپیاد بخونم، 3 فصلِ شیمی 2 هم خوندم ولی مامانم راست راست زُل میزنه تو چشام و میگه خودتم میدونی که عمرا تو المپیاد یه چیزی بشی امسال لاقل یک کم تلاش بکنم 2 تا مقاله بدم برا همایشا ما که تو درس هیچی نمیشیم لاقل با این همایشا یه چیزی بشیم و تو مدرسه تحویلمون بگیرن اه از نت خسته شدم!دیگه نمیخوام بیام!نــــــــــمـــــــــــــــــوخوام نیاز به آرامش دارم! نمیدونم چرا تازگیا دوس دارم برم کلوتا! تو اون دمای 60،70 درجه برم بالای یکیشون بشینم و فقط نیگا کنم............ =================================================== خوب دیگه کلبه ی من نیستو کار و بار ما هم کساد شده هیشکیو ندارم جز اون بیاد نظر بده یعنی دارما ولی نمیخوام بیان اینارو بخونن ! ترجیه میدم اونایی که منو نمیشناسن بیان اینارو بخونن امشب نمیدونم چه مرگمه!اههههههههههههه خدا حافظظظظظظظظظ
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||||
![]() |