وبلاگ من! با لبخند وارد شوید حتی زورکی:دی درود خوب هستین ایشالله؟!صه با هزار جور مصیبت مامانمو فرستادم که عوضش کهنه اعصابم خورد شده 2 دقیقه این کولر *** روشن باشه فِق فِق من تا 4 ساعت هوائه...! امروز صبح که از خواب پاشدم دیدم یا خداااااااا یه چشمم قرمزِ قرمزِ!یعنی رنگ خون بودااااا الانم هست!ولی خوب کمتره امروز رفتم کفش گرفتم تو مغازه یارو یه خُل یازی در اوردم از اون کفشی که من میخواستم هم سبز داشت هم آبی!هی میگفتم آبیه بهتره بعدشم میگفتم نه سبز میخوام خلاصه سبز گرفتیم و اینا.. یه دفه اومدم تو ماشین میگم وااااااااای خلاصه با هزار جور مصیبت مامانمو فرستادم عوضش کنه فردا شب دوباره باید با دوستام بریم هتل پارس شام آخه خانوما حوصلشوم سر رفته میخوان آخر تابستونی حال کنن یه سوال:من دوست خوبی هستم؟! جمعه هم قراره بریم کوهپایه،زنونه اونم با یه سری آدم پر حرف و جیغ جیغو بریم مخ بزنیم که اول بریم کارتینگ پریروز با همین خانوما مهمونی بودیم یعنی عــــــــــــاغــــــــــا از بس اینا حرف زدنننننننننننن سرم به قدری درد میکرد که با استامینوفنم خوب نشد البته مهمونا خوب بودن تمام این سر و صدا ها از مامان و خاله و دختر داییم بودن فکر کنم تنها کاری که بلدن بکنن همین حرف زدنه(اونم با صدای فرا صوت هه هه دیروز رفتم تو فیسبوک میبینم داداشم درخواست دوستی داده حالا ما یه جا از دهنمون در رفت که اکانت داریما!والااااااااا همین دیگه........ مطلب باحالم پیدا نکردم بزارم ============================================= مـوضـوع انشـا:
يه نفر تو محلمون مُرده، واسش حجله زدن و نوشتن جوان ناكام فيلاني ...بعد يكي با خودكار زيره عكسش نوشته : اين ناكام نبود ... من ازش باردارم!!
اگه یه روز تو مشهد مقدس جام جهانی والیبال ساحلی زنان با مایو دو تیکه برگزار شد فک نکن رژیم تغییر کرده؛
کمپوت باز کردیم بخوریم ، به مامانم میگم : مامان فکرکنم مزش عوض شده … تو خونه ی ما هم همینطوریه
این دخترا که از فوتبال و استقلال و پرسپولیس ،رئال مادرید و بارسا حرف میزنن ! ==================================== عاغا خداوکیل یگه بیشتر از این حسِش نبود..! فقط خواهشا یکی بیاد این کتابای مارو جلد کنه هیشکی حاضر به همکاری نی...! اتو نظرا همکاریتونو اعلام کنین فعلن:-h
نظرات شما عزیزان: یه دوست
![]() ساعت17:17---15 شهريور 1391
به!! این دفعه دیگه اسمم هم پرید!! چرا براتو اینجوری میشه؟؟ نکنه بلد نیستی هنوز؟؟ واااای از دست تو
![]() ساعت11:23---15 شهريور 1391
وااااااااااای اینا چیه نوشتی؟؟ مامانت!!!!!!!!!! پرحرفه؟؟!!
کلبه من
![]() ساعت8:33---15 شهريور 1391
نمی دونم تو کی میای و این چیزا رو می نویسی؟؟؟؟؟؟؟ جالب بود
مهدی
![]() ساعت2:00---15 شهريور 1391
اومدم اینجا افتخار بدم یه کانت بزارم حال کنی
پاسخ:باعث افتخارته!!
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||||
![]() |